۰۹ آذر ۹۵ ، ۱۵:۰۸
محب ۰ نظر Share

استعفا

تحلیلی فرهنگی و اجتماعی

یک:

شاید آخرین باری که نسبت به یک مشکل اعتراض کرده باشم برگردد به اعتراض نسبت به وضعیت آب خوابگاه آن هم در سال اول دانشگاه ، که به قول بسیاری ، سالی است که دانشجو کله اش بوی قرمه سبزی می دهد ، چه می توان کرد ، تنها کاری بود که از دست دانشجوی ترم یک بر می آمد ، خب قدم اول در یک اعتراض ، آن هم چنین اعتراضی ، همراه کردن باقی دانشجویان در این مسیر و نشان دادن اهمیت موضوع به مسئولین بود ، و به تناسب موقعیت شبی در اتاق خودمان مشغول طرح بحث بودم و چنان با شور و حرارت داشتم معضلات نداشتن آب سالم را به دوستان گوشزد می کردم و بطری محتوی آب خوابگاه که رنگش به زردی زده بود و خود بهتر میدانید که شبیه چه بود را بالا آورده با حرارت می گفتم که "واقعا حیف دانشجوی این مملکت نیست چنین مایع عجیبی را بخورد؟" ، البته بگویم آن موقع هنوز طعم نیمروهای دانشجویی را به کرات نچشیده بودم ، ناگهان دوستی با دو بطری آب معدنی وارد شد و از سرخوشی بسیار گفت :"بلی حیف است آب معدنی بخور." و انگار که آن جرقه کوچکی که در کوران باد و برف روشن کرده بودم ، حسابی چوب ریخته بودم تا در دلهای دوستان شعله بگیرد را با آب سردی خاموش کند ، و دوستان نیز انگار نه انگار که تا آن زمان مبهوت سخنرانی آتشین و انقلابی کاسترو مانند همچون منی شده بودند ، به جان آب معدنی های تازه از راه رسیده افتادند .

دو:

واقعه یاد شده باعث نشد که برای دیگر دوستان و همکلاسی ها و دانشجویان این مسئله را مطرح نکنم و مطالبه خود را برایشان بیان نکنم اما سردی برخورد دوستان و کفایت به یک جمله بله درست است ، این نکته را در ذهن من حک کرد که شروع حرکت های اجتماعی نیازمند همراهی و احساس نیاز به اعتراض در زمینه مورد نظر است .

سه:

چندی پیش در دانشگاه نسبت به مسئله کیفیت غذا از طرف دانشجویان اعتراضی صورت گرفت ، بماند که عده ای باز آمدند و حرف نامربوط خودشان را زدند و مسئولی که مخالفت جدی با همان جماعت دارد فقط درخواست همان ها را اجابت کرد و عملی کرد، بعد از آن هم جلسه ی پرسش و پاسخی گرفته شد و باز همان مسئول بعد از خوابیدن اعتراضات و عدم استقبال از جلسه پرسش و پاسخ یکه تاز معرکه شد و حرفهای جالبی زد. برای مثال در پاسخ به اعتراض نسبت به کیفیت غذا گفت " کیفیت غذا بهتر از این نمیشود." هرچه از دانشجویان اصرار که پیمانکار را عوض کنید باز جواب همان است " نمی شود ." یا در مسئله ای دیگر در پاسخ به پرسش ها و اعتراضات دانشجویان فرمودند :" ما همه راه ها را امتحان کردیم ، جواب نمیدهد." و این یعنی مشکلات حل شدنی نیست. شما بگویید ، به مسئولی که در راس قرار دارد و در برابر اعتراضاتی جوابی جز "نمیشود" ندارد ، چه می توان گفت ؟ ایا درست است که همچنان بر مسند امر باشد در حالی که هیچ راهکاری برا حل مشک ندارد ؟ آیا نباید رئیس دانشگاه ایشان را بازخواست کند و فرد دیگری را جهت حل مشکلات به کار گمارد ؟

چهار :

به قول برخی شاید این فرهنگ پاسخگویی است که در کشور وجود ندارد ، هر چند همین برخی ها با بهانه انتخاباتی ،درسطح کلان و کشوری ، خودی ها و دیگران را توصیه به استعفا می کنند اما کاش همین برخی ها به مراکز کوچکتر مانند دانشگاه برای فرهنگ سازی کمی توجه کنند ، شاید اگر مسئولی در دانشگاه این فرهنگ را بیاموزد در آینده و سطح کلان نیز شاهد چنین تصمیماتی آن هم نه به بهانه انتخابات که به جا و به موقع شاهد باشیم .

پنج :

اگر مسئولی پاسخگو نیست ، یا اگر معضلی وجود دارد ، تنها به خاطر این است که خودمان نمیخواهیم ، و یا با وعده وعید های تو خالی زود راضی می شویم ، آن زمان که نیاز است اعتراض نمی کنیم و آن زمان که مسئله چیز دیگری است آنقدر به حاشیه میرانیم که معلوم نمی شود اصل قضیه چه بوده است ، باید خودمان بخواهیم تا تغییر ایجاد شود.

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

تصاوير منتخب