گاهی اوقات هست که شما در برابر مشکلات سر خم نمی کنید و به اعصاب خود مسلط هستید و از برخورد های نامناسب با مسئولین مربوطه جلوگیری می کنید به قول مذهبی جماعت کظم غیظ می کنید ، اما وقتی با موضوعی رو به رو می شوید که مثلا فلان دانشگاه داخلی در ارائه خدمات رفاهی و آموزشی به دانشجویان به گونه ای مناسب و بهتر عمل می کند آنوقت است که اعصابتان به کلی بهم میریزد و زمین و زمان را مورد عنایت خاصه و عامه قرار می دهید، ماجرا از جریان اتوبوس های دانشگاه شروع نشد بلکه ماجرا از انجایی شروع شد که یکی از دوستانی که در دوره ارشد در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است و کارشناسی را در دانشگاه سمنان گذرانده ، عکسی را از طرح رفاهی جدید دانشگاه برایم فرستاد ، تخفیف پنجاه درصدی برای دریافت کارت دانشجویی بین المللی با مزایای فراوانی که دارطد که محل بحث ما نیست ! اصلا برایم مهم نیست که ارائه این کارت از قدیم الایام بوده یا نه ، برایم این مهم است که در این چند صباحی که در دانشگاه سمنان گذرانده ام روند فکری دانشجویان در مورد مسائل رفاهی و صنفی به چه صورت بوده است و برخورد مسئولین چگونه ، تا آنجا که یادم می آید در طول سه یا چهار سال گذشته و حتی به گفته قدیمی تر ها در طول سالهای قبل از آن این مشکل سرویس معضل اصلی دانشگاه بوده است ، و سقف خواسته های رفاهی دانشجویان ، داشتن سرویس مناسب جهت رفت و آمد و خوابگاه بوده نه کارت دانشجویی بین المللی ، خودتان تفاوت دغدغه را احساس کنید ، اگر این موضوع را مطرح کنیم بعضی می گویند چشمت کور دندت نرم درس بیشتر میخواندی دانشگاه تهران قبول می شدی تا این همه مشکل نداشتی اما قضیه آنجایی حاد می شود که بروی و خوابگاه دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر را ببینی که تنها رشته های محدودی را ارئه می کند و یا اینکه بروی و خوابگاه دانشگاههای قزوین ، کاشان ، همدان و ... �%8� ببین که از لحاظ رتبه ای تقریبا با دانشگاه سمنان همطراز می باشند و تفاوتی آنچنانی ندارند ، آنوقت است که دیگر نمیتوانی خود را کنترل کنی فوقع ما وقع ...!
بعضی اوقات انسان از رفتار بعضی ها متحیر می شود مثلا جناب دکتر معین همان وزیر علومی است که در دوران سازندگی خفقان را و در دوران اصلاحات آزادی بی حد و حصر را برای دانشگاه ها به ارمغان آورد که البته در نوع آزادی اش هم صحبت هاست و اینکه برای چه قشری آزادی بود و برای چه قشری همچنان خفقان ، به هر حال خفقان اولی به نام ایشان ثبت نشده ، اصلا انگار نه انگار که ایشان در آن دوران زعامت وزاتخانه علوم را برعهده داشتند ، خلاصه امر اینکه بعضی مسئولین در دانشگاه سمنان هم همینگونه اند ، نمیدانی کدام رفتار را باور کنی ، در نوع کردارشان متحیر میمانی ، آنقدر هم حرفهایشان اعتبار دارد !!! که تا روی کاغذ نیاید رسمیت ندارد دیگر خودتان حدیث مفصل بخوانید از این مجمر ! بعضی ها هم هستند که پروژه قهرمان سازی را دنبال می کنند ، البته این خصلت در اکثر مدیران دیده می شود ، برای مثال چرا در زمانی که مشکل سرویس ها در اوج خودش می باشد جلسه پاسخگویی به دانشجویان برگزار نمی شود و بعد از اینکه مشکل بر طرف گردید این کار صورت می گیرد ؟ ما که نمیدانیم مراسم تقدیر و تشکر است ...
الغرض اینکه دیگر از اینکه بگوییم اینجا ایران است گذشته است ، اینجا سمنان است شهری که با تمام ایران نیز فرق می کند .