زاغ و کبک 2
شما چقدر از کسی که مدعی سخنی باشد که خود به آن عمل نکند بیزارید
؟ بعضی مدعیان را بعد از عمل های بسیار و فرصتهای بسیار میتوان شناخت ، بسیاری ار
موارد هستند که اثرشان و وجوه مختلفشان در بستر تاریخ مشخص می شود، جریان روشنفکری
از آن مدعیانی است که شاید بتوان گفت قضاوت درباره ی آن، امروزه و پس از گذشت حدود
2 قرن از ورود این جریان به تحولات سیاسی کشور ، با مطالعه دقیق تاریخ میسر باشد.
زاغ و کبک
زمانه ، زمانه رجوع به اندیشه هاست ، رجوع به تفکرات ، بازخوانی آن ها . دنیا ، دنیای تکرار است ، همه چیز تکرار خواهد شد ، اگر نسلی عوض شود و از تجربیات نسل قبلی خود بهره ای نبرد باز در دام سعی و خطاهای تکراری خواهد افتاد و این سعی و خطا گاها اثرات زیانباری خواهد داشت که جبران آن به تلاش نسل های زیادی نیاز دارد. اگر روزی که قرار بود به گفته ی عده ای سر تا پا غربی شویم و عده ای اصطلاحا روشنفکر به جای وابستگی ، اندیشیدن مدرن را از غرب به ارمغان می آوردند ، شاید دچار بسیاری از مشکلات فعلی نمی بودیم ، لااقل تکیلفمان روشن بود. اگر آن روزی که صدر اعظم ناصر الدین شاه بر جوانانی که به اروپا فرتاد تا صنعت ایران را پیشرفت دهند ، نظارت می کرد شاید دچار این مشکلات نمی بودیم ، شاید قرادادهای ننگین دوران قاجاریه بسته نمی شد و سلطنت ننگین پهلوی به وجود نمی آمد و همه این شاید ها حسرت هایی است در بستر تاریخ و چه کج اندیش مردمان و غافلانی باید باشیم که از حسرت های تاریخی مان عبرت نگیریم و با شناختشان از بروز دوباره آن ها جلوگیری نکنیم .